تبیین عوامل موثر بر ارتقا سطح مردم گرایی در محلات سنتی (مورد مطالعه: محلات استادسرا، چله خانه و پیرسرا شهر رشت)

نویسندگان

1 کارشناس ارشد برنامه ریزی شهری دانشگاه گیلان

2 استادیار گروه شهرسازی، دانشکده معماری و هنر، دانشگاه گیلان

چکیده

زندگی معاصر در  شهرهای پرجمعیت با کاهش شدید تعاملات اجتماعی میان شهروندان به ویژه در روابط همسایگی مواجه گشته است. در حالی که در گذشته در محلات سنتی همواره زندگی جریان داشته و اهالی در کنار هم مانند اعضای یک خانواده زندگی می کردند. استفاده از واژه های مردم گریز و مردم گرا اولین بار توسط اسموند مطرح گردید، بعدها نظریه پردازان دیگر نیز از مفاهیم مشترک مردم گرایی سخن به میان آورده اند. هدف پژوهش حاضر دستیابی به مولفه هایی از فضای شهری که بر میزان مردم گرایی محلات سنتی شهر رشت موثرند، می باشد. روش تحقیق پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی و بر اساس جمع آوری اطلاعات به روش اسنادی و پیمایشی میدانی است. همچنین ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ای مشتمل بر 50 پرسش مرتبط با متغیرهای پژوهش می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از مدل ساختاری تحلیل عاملی تاییدی و روش برآورد حداقل مربعات جزئی با استفاده از نرم افزارهای SPSS و SMART PLS3 بهره گرفته شد. ساکنین محلات سنتی شهر رشت جامعه آماری و ساکنین محلات استادسرا، چله خانه و پیرسرا نمونه آماری در نظر گرفته شده اند. داده های پژوهش نیز از 265 نفر از ساکنین محلات مذکور جمع آوری گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان داده که به ترتیب معیارهای دلبستگی اجتماعی تجمع پذیری، زیبایی و دلپذیری، همه شمول بودن، خوانایی، پیش بینی و خلق رویدادهای اجتماعی و هندسه و ابعاد فضا بر ارتقا سطح مردم گرایی محلات سنتی استادسرا، چله خانه و پیرسرا در شهر رشت موثر می باشند.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Exploring the factors affecting the Sociopetality in Traditional Neighborhoods of Rasht (Case Study: Ostadsara, Chelehkhane and Pirsara)

نویسندگان [English]

  • Shiva Fouladi 1
  • Aliakbar Salaripour 2
1 M.A of Urban Planning, Faculty of Arts and Architecture, University of guilan
2 Assistant Professor, Department of Urban Planning and Design University of Guilan
چکیده [English]

Unlike the traditional lifestyle that was associated with extensive public interactions comparable to those among family members, contemporary life in densely populated cities has witnessed a sharp decline in social interactions among Citizens in general, and neighborhoods in particular. Words of sociopetal and sociofugal for the first time raised by Osmond that some other scientists have commented on that later. The present study was an attempt to detect urban space elements that affect the level of sociopetal in traditional neighborhoods of Rasht. A 50- item questionnaire related to research variables was used for data collection purposes. Confirmatory Factor Analysis and the partial least square method were used within the framework of SPSS and SMART PLS3 software to analyze the data. People living in traditional neighborhoods of Rasht were recognized as population  of the study and residents of Ostadsara, Chelehkhane and Pirsara neighborhoods were considered as samples of the study. Research data were collected from 265 residents of the afore-mentioned neighborhoods. The results showed that social attachment, sociability, Beauty and comeliness, inclusiveness, readability, prediction and creation of social events, and the geometry and dimensions of space can improve the level of sociopetal in Ostadsara, chelekhane and Pirsara neighborhoods in declining order of significance

کلیدواژه‌ها [English]

  • Sociability
  • Sociopetal
  • Neighborhood
  • Traditional Neighborhoods
  • Rasht city