تأثیر حضور در فضای زنانه بر حق زنان به شهر با نقش تعدیل‌گر انگیزه (موردمطالعه: پارک‌های بانوان شهر اصفهان)

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری رشته جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشگاه خوارزمی

2 دانشیار رشته جغرافیا و برنامه ریزی شهری، عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی

3 دانشیار رشته جغرافیا و برنامه ریزی شهری، عضو هیئت علمی توسعه علوم انسانی سمت.

چکیده

حق به شهر به عنوان شکل جدیدی از شهروندی تعریف می شود تا همه شهروندان بتوانند بر تولید فضای شهری کنترل و مشارکت داشته باشند. زنان به‌عنوان نیمی از جامعه، امکان بهره‌مندی برابر از فضاهای شهری را نسبت به مردان ندارند و درنتیجه فضاهای جنسیتی شکل می‌گیرند بر اساس دیدگاه جنسیتی، می بایست به تسلط روابط قدرت پدرسالارانه در فضاهای شهری نیز توجه نمود تا تمامی ساکنان با تفاوت های هویتی مختلف همچون جنسیت ؛بتوانند از حق مشارکت و حق تصاحب خود نسبت به فضاهای شهری بهره­مند شوند با توجه به اهمیت مسئله هدف مقاله حاضر الگو حضور در فضای زنانه بر حق به شهر زنان با نقش تعدیل­گر انگیزه است. حضور در فضای زنانه به‌عنوان متغیر مستقل از چهار بعد امنیت، دسترسی، امکان جابه‌جایی و تحرک، و آشکاری و داشتن صدا تشکیل می‌شود. حق زنان نسبت به شهر به‌عنوان متغیر وابسته و انگیزه به‌عنوان متغیر تعدیل­گر می‌باشند. نمونه آماری تحقیق با استفاده از روش مبتنی بر آزمون247 نفر است که بانوان بالای 14سال استفاده‌کننده از پارک‌های بانوان شهر اصفهان را شامل می‌شود. جمع‌آوری اطلاعات از طریق پرسش­نامه و تجزیه‌وتحلیل اطلاعات مدل­یابی معادلات ساختاری با نرم‌افزار smart pls می‌باشد. نتایج تحقیق نشان داد حضور در فضای زنانه بر حق به شهر زنان تأثیرگذار است و متغیر امنیت و آشکاری و داشتن صدا در حق به شهر زنان نیز معنادار می‌باشند و متغیر انگیزه به‌عنوان تعدیل گر بر رابطه علی حضور در فضای زنانه بر حق به شهر زنان نقش تعدیل گر ندارد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The effect of presence in women's space on women's right to the city with the role of motivating moderator (Case study: Women's parks in Isfahan)

نویسندگان [English]

  • Marzieh Safari 1
  • Ali Shamai 2
  • Ali Movahed 2
  • Parvaneh Shahhosseini 3
1 PhD student in Geography and Urban Planning, Kharazmi University
2 Associate Professor of Geography and Urban Planning
3 Associate Professor of Geography and Urban Planning Samt
چکیده [English]

The right to the city is defined as a new form of citizenship so that all citizens can control and participate in the production of urban space. Women, as half of the society, do not have the possibility of equal use of urban spaces compared to men, and as a result, gender spaces are formed. According to the gender perspective, the dominance of patriarchal power relations in urban spaces should also be considered so that all residents with different identity differences such as gender; to be able to enjoy their right to participate and the right to own urban spaces. Presence in the female space as an independent variable consists of four dimensions: security, accessibility, mobility, and openness and sound. Women's rights to the city as a dependent variable and motivation as a moderating variable. The statistical sample of the research using the test-based method is 247 people, which includes women over 14 years old who use women-only parks in Isfahan. Data collection is through questionnaires and data analysis, structural equation modeling with smart pls software. The results showed that presence in the women's space affected the right to the city of women and the variables of security and openness, and having a voice in the right to the city of women is also significant. The variable of motivation as a moderator has no moderating role on the causal relationship of presence in the female space to the right to the city of women.

کلیدواژه‌ها [English]

  • urban space
  • right to the city of women
  • women-only parks
  • the city of Isfahan