دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
توسعه محلی (روستائی-شهری)
2008-8981
2783-0748
5
1
2013
03
21
بررسی جامعهشناختی توانمندی اجتماعی و اقتصادی، درک بومی از آن، عوامل مؤثر بر رشد آن و موانع در جامعه زنان روستایی
1
40
FA
زهرا
فرضیزاده
دکتری جامعهشناسی توسعه روستایی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران
محمود
متوسلی
استاد اقتصاد دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران
motavaselim@yahoo.com
مهدی
طالب
استاد جامعهشناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران
mehdi -taleb@gmail.com
10.22059/jrd.2013.35610
با وجود پیشبرد فرایند توسعه، هنوز فقر قابلیتی گستردهای را مشاهده میکنیم که دلیل آن، عدم تحقق توانمندی در جامعه است. در پژوهش حاضر، درک بومی از توانمندی اجتماعی و اقتصادی، عوامل مؤثر بر رشد آن و موانع با روش کیفی بررسی شده است. مشارکتکنندگان پژوهش، دختران و زنان روستای چُکوچهپشت از توابع شهرستان رضوانشهر در استان گیلان هستند. برای جمعآوری اطلاعات، از فنون مصاحبه، بحث گروهی متمرکز، مشاهده مشارکتی و مستقیم و برای تحلیل اطلاعات، از دو روش تحلیل محتوای کیفی و نظریه بنیانی استفاده شده است. از دید افراد بومی، مهمترین مؤلفه توانمندی اجتماعی زنان، ازدواج و مهمترین مؤلفه توانمندی اقتصادی، کار است. برخی از عوامل مؤثر در رشد توانمندی عبارت است از: زندگی چند خویشاوند در کنار هم؛ خانوادهگرایی؛ سرمایه اجتماعی؛ همیاری؛ همبستگی اجتماعی؛ حمایت از یکدیگر؛ دسترسی به برخی امکانات؛ انگیزه برای سختکوشی. بیسوادی یا کمسوادی؛ ازدواج زودهنگام؛ تجرد دختران؛ ازدواج ناموفق؛ زندگی در خانواده گسترده؛ حرف مردم؛ ضعف مالی؛ نگرش درباره مکان کار؛ نبود امکانات بازاریابی؛ ضعف سرمایه اطلاعاتی؛ وضعیت نامساعد حامی؛ تبعیض؛ و تداوم هنجارهای غیررسمی محدودکننده، به ضعف توانمندی اجتماعی و اقتصادی دختران و زنان روستایی میانجامد. نادیده گرفتن مسأله؛ عدم تلاش برای تغییر به دلیل مواجه با برخورد و اعتراض سایرین؛ تبعیت از رویه پیشینیان؛ پذیرش وضعیت فعلی؛ و تلاش ناکافی برای تقویت توانمندی، از راهبردهای غالب در چنین وضعیتی است. هر یک از راهبردهای مذکور، پیامدهایی دارد که عبارت است از: ضایع شدن حق؛ از دست دادن فرصتها؛ عدم توان چانهزنی؛ بیکاری؛ در معرض سوءاستفاده دیگران بودن؛ در معرض خشونت کلامی و فیزیکی بودن؛ فریب؛ شرم؛ تمسخر، تحقیر و اهانت دیگران؛ لطمه به عزت نفس؛ ضعف اعتماد به نفس؛ فقر درآمدی و قابلیتی؛ افسردگی؛ رنج؛ بیماری؛ نبود آرامش؛ سرزنش خود و دیگران؛ احساس مغبون شدن؛ تداوم هنجارهای غیررسمی محدودکننده؛ و مواجه افراد پیشرو با مقاومت سایرین. بر اساس یافتههای پژوهش حاضر، تأثیر ساختار فرصت به ویژه نهادهای غیررسمی بر توانمندی بسیار تعیینکننده است. هنوز موانع بسیاری برای رشد توانمندی دختران و زنان روستایی وجود دارد که ریشه همه موانع مذکور، ضعف دانش و آگاهی (در سطح خرد و کلان جامعه) است<em>.</em>
فقر قابلیتی,توانمندی اجتماعی,توانمندی اقتصادی,ازدواج,کار
https://jrd.ut.ac.ir/article_35610.html
https://jrd.ut.ac.ir/article_35610_723f36505758b4bca23d9d482d76392e.pdf
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
توسعه محلی (روستائی-شهری)
2008-8981
2783-0748
5
1
2013
03
21
بررسی عوامل تأثیرگذار بر تحولات نسلی خانواده روستایی در نیم قرن اخیر بررسی موردی روستای حصارخروان استان قزوین
41
66
FA
زهره
نجفی اصل
دکترای جامعهشناسی روستایی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
مهدی
طالب
استاد جامعهشناسی دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران
mehdi -taleb@gmail.com
10.22059/jrd.2013.35611
در پژوهش حاضر سعی شد عوامل مختلف اثرگذار بر تحولات خانواده مشخص گردد. برای تحقق این هدف، روستای حصارخروان از استان قزوین انتخاب شد و از بین خانوادههای صاحب نسق در زمان اصلاحات ارضی، دو خانواده (97 نفر) انتخاب گردید تا در طول سه نسل مورد بررسی قرار گیرد. در این پژوهش، با رویکردی درونگرایانه و با استفاده از روش تاریخ زندگی و فنون مشاهده، مصاحبه گروهی و عمیق، مطالعه اسناد و مدارک، داستانسرایی، و شجرهنامه، فهم تحولات پدید آمده در زندگی افراد مشارکتکننده، در طول نیم قرن اخیر مورد توجه قرار گرفت. بر اساس یافتههای پژوهش، عامل اصلی ایجادکننده تحولات در جامعه روستایی حصارخروان، عامل سیاسی بوده که در هر دوره با بعضی از عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی حمایت شده و موج تحولات عظیمی را در جامعه روستایی حصارخروان پدید آورده و هر نسل و گروه سنی را با نحوه خاصی، تحت تأثیر قرار داده است.
مدرنیزاسیون,عوامل اقتصادی,عوامل اجتماعی,عوامل سیاسی,خانواده روستایی,روش تاریخ زندگی
https://jrd.ut.ac.ir/article_35611.html
https://jrd.ut.ac.ir/article_35611_217bb221e3219d079cae3d6036bf16a7.pdf
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
توسعه محلی (روستائی-شهری)
2008-8981
2783-0748
5
1
2013
03
21
بررسی پایاننامههای کارشناسی ارشد و دکتری رشتههای مرتبط با موضوعات روستایی در دانشگاه تهران (1390-1379)
67
88
FA
سید احمد
فیروزآبادی
دانشیار جامعهشناسی دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران
ahmad.firouzabadi@gmail.com
صدیقه
پیری
دانشجوی دکتری جامعهشناسی توسعه اجتماعی- روستایی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران
spiri.13652@gmail.com
سید رسول
حسینی
دانشجوی دکتری جامعهشناسی، دانشگاه پیام نور تهران
hosseinirasul@yahoo.com
شاپور
سلمانوندی
دانشجوی دکتری جامعهشناسی توسعه اجتماعی- روستایی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران
ssalmanvandi@gmail.com
10.22059/jrd.2013.35612
پژوهش حاضر به منظور ارزیابی پایاننامههای کارشناسیارشد و دکتری رشتههای برنامهریزی روستایی، توسعه روستایی و ترویج و توسعه روستایی در دانشکدههای جغرافیا، علوم اجتماعی و کشاورزی دانشگاه تهران، در طول بیش از یک دهه (90-79) انجام شده است. اطلاعات از طریق مراجعه به دانشکدههای مذکور و مطالعه 298 پایاننامه در کتابخانه، به صورت تمامشماری گردآوری شده است. اطلاعات به دست آمده به لحاظ رشته تحصیلی، تعداد پایاننامهها، جنسیت پژوهشگران، سال دفاع، روش پژوهش و توزیع استانی انجام پایاننامه، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. روش تجزیه و تحلیل، توصیفی و تحلیل محتوای موضوعی پایاننامهها است. سپس موضوعات پایاننامهها در قالب 24 کد دسته بندی شده است. برخی از نتایج پژوهش حاضر به شرح زیر است: بیشترین تنوع موضوعی، در گروه برنامهریزی روستایی دانشکده جغرافیا و کمترین میزان آن، در گروه توسعه روستایی دانشکده علوم اجتماعی وجود داشته است. بیشترین بررسی موردی، در روستاهای استان تهران و کمترین آن در روستاهای استان سیستان و بلوچستان و هرمزگان انجام شده است. به عبارت دیگر، دانشجویان در انجام پایاننامههای خود، کمتر به روستاهای محروم و موضوعاتی همانند جوانان روستایی، جوامع عشایری، مطالعات تاریخی، مطالعات سیاسی، تغییر و تحولات خانواده، تعاونیهای روستایی و برنامهریزی روستایی توجه کردهاند.
پایاننامه,تحلیل محتوا,توسعهروستایی,دانشگاه تهران
https://jrd.ut.ac.ir/article_35612.html
https://jrd.ut.ac.ir/article_35612_67aedb520abbf980bf89f1a3c85ba65e.pdf
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
توسعه محلی (روستائی-شهری)
2008-8981
2783-0748
5
1
2013
03
21
سنجش و ارزیابی مؤلفههای زیستپذیری در سکونتگاههای روستایی پیرامون شهری (بررسی موردی: شهرستان ورامین)
89
110
FA
محمدامین
خراسانی
استادیار جغرافیا و برنامهریزی روستایی و عضو قطب علمی برنامهریزی روستایی، دانشگاه تهران
محمدرضا
رضوانی
استاد جغرافیا و برنامهریزی روستایی و عضو قطب علمی برنامهریزی روستایی، دانشگاه تهران
mrezvani@ut.ac.ir
10.22059/jrd.2013.35613
مفهوم زیستپذیری از جمله مفاهیم نوین در حوزه برنامهریزی روستایی است که به دنبال توجه به کیفیت زندگی روستاها، مورد توجه قرار گرفته است. نظریه زیستپذیری، اولین بار بر مبنای بررسی آبراهام مازلو درباره نیازهای انسانی شکل گرفت. وینهوون نیز به بسط نظریه فوق در حوزه مباحث کیفیت زندگی پرداخته است. به اعتقاد وینهوون "احساس عمومی"مردم، موجب پیدایش زندگی بهتری برای آنها میشود، البته زمانی که در اجتماعات بهتر و زیستپذیرتر زندگی کنند. در روستاهای پیرامون شهری به دلیل موقعیت خاصشان، کیفیت زندگی و شرایط زیست، بیش از روستاهای دیگر به چالش کشیده شده است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفههای اساسی تأثیرگذار بر زیستپذیری روستاهای پیرامون شهری است. بررسی زیستپذیری روستاهای مذکور، به واسطه ویژگیهای منحصربهفردی مانند نزدیکی به شهر، مهاجرپذیری، تغییر و تحول سریع کاربریها، شیوع آلودگیهای مختلف و مانند آن، از اهمیت خاصی برخوردار است. پژوهش حاضر، رویکرد توصیفی- تحلیلی دارد و برای گردآوری دادهها، از روش اسنادی و پیمایشی استفاده شده است. بر اساس نتایج پژوهش، وژگی های منحصر به فرد روستاهای فوق سبب شده الگوی خاصی به لحاظ زیست پذیری در آنها شکل گیری و در مجموع، وضعیت زیست پذیری آنها مقبول نباشد. این وضعیت، در مقابل دیدگاههای رایج درباره تأثیر معکوس فاصله تا شهر بر کیفیت زندگی در روستاها و در راستای دیدگاههای برنامهریزان شهری درباره کیفیت زندگی فضاهای حاشیه شهرها است.
سنجش,ارزیابی,مؤلفهها,زیستپذیری,سکونتگاههای روستایی,پیرامون شهر,شهرستان ورامین
https://jrd.ut.ac.ir/article_35613.html
https://jrd.ut.ac.ir/article_35613_f29116e54905e6be7232f58d7f791a63.pdf
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
توسعه محلی (روستائی-شهری)
2008-8981
2783-0748
5
1
2013
03
21
پژوهش کیفی درباره کیفیت زندگی مهاجران فصلی نیروی کار جوان روستایی از شهرستان کلیبر به تهران
111
132
FA
محمود
جمعهپور
دانشیار برنامهریزی منظقهای و اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی
mahjom432@gmail.com
هدایت
عیدی تراکمه
کارشناس ارشد جمعیتشناسی دانشگاه علامه طباطبایی
10.22059/jrd.2013.35614
امروزه یکی از مهمترین شاخصهای پیشرفت اجتماع، "کیفیت زندگی" است. مهمترین روند در مهاجرت نیز مهاجرت فصلی جوانان روستایی به شهرهای بزرگ در ایران، به ویژه به شهر تهران است. هدف اصلی پژوهش حاضر، جستوجو، توصیف، تفسیر و کسب آگاهی عمیقتر درباره کیفیت زندگی مهاجران فصلی جوانان روستایی شهرستان کلیبر به تهران است. به همین دلیل، در این پژوهش از طریق نمونهگیری هدفمند، 25 نفر از مردان جوان 29-15 ساله انتخاب گردیدند و با آنها مصاحبه عمیق انجام شد. بر اساس مهمترین یافتههای پژوهش، از دیدگاه اکثر مهاجران فصلی، داشتن کیفیت زندگی خوب و بد، در درجه اول بیشتر به مسائل اقتصادی منوط است. بنابراین، اکثر جوانان مهاجر فصلی برای رهایی از فقر و دستیابی به کیفیت زندگی بهتر و ارتقاء سطح زندگیشان، به مهاجرت فصلی اقدام میکنند.
کیفیت زندگی,مهاجران فصلی,جوانان روستایی,شهرستان کلیبر,مصاحبه عمیق,تهران
https://jrd.ut.ac.ir/article_35614.html
https://jrd.ut.ac.ir/article_35614_13afd07378f923299c51245f7f59de18.pdf
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
توسعه محلی (روستائی-شهری)
2008-8981
2783-0748
5
1
2013
03
21
اثرات ریسکهای اجتماعی بر نشاط اجتماعی زنان
133
158
FA
موسی
عنبری
0000-0001-8547-1917
دانشیار جامعهشناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران
anbari@ut.ac.ir
سمیه
حقی
کارشناسی ارشد توسعه روستایی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران
10.22059/jrd.2013.35615
در مقاله حاضر، آثار ریسکهای اجتماعی بر میزان نشاط اجتماعی زنان شهری و روستایی دلیجان بررسی شده است. جمعیت نمونه پژوهش، 700 نفر از زنان (49-15 ساله) هشت منطقه شهرستان دلیجان و شش روستای تابعه آن (دهستان جوشق) بوده و اطلاعات حاصله با استفاده از فن پیمایش و تکمیل پرسشنامه گردآوری شده است. بر اساس یافتههای پژوهش، میزان نشاط زنان مورد بررسی، بر حسب متغیرهای زمینهای و خانوادگی تغییر یافته است. از میان ریسکهای اجتماعی مورد بررسی، شامل گرایش و اقدام به خودکشی، طلاق و خشونتهای خانوادگی، و دیررسی ازدواج، سطح تأثیر دیررسی ازدواج بر نشاط زنان، کاملاً معنادار بوده است. این تأثیر به طور خاص در مناطق روستایی بیشتر و واضحتر بوده است. این تصور که مشارکت زنان در فعالیتهای بیرون از خانه و گسترش دامنه انتخاب آنها، بر میزان نشاط ایشان میافزاید، مورد تأیید قرار نگرفت که به احتمال بسیار زیاد، حضور متغیرهای فردی و اجتماعی دیگر مانند هزینهها و دشواریهای ناشی از پذیرش نقشهای جدید و دیررسی ازدواج، جهت این موضوع را تبیین میکند. بر اساس یافتههای تحلیلی، در مناطق شهری، مقوله بیگانگی اجتماعی و در مناطق روستایی، احساس امنیت اجتماعی، بیشترین تأثیر را در نشاط زنان داشته است.
نشاط,ریسک¬های اجتماعی,پرسشنامه شادکامی آکسفورد,احساس امنیت اجتماعی,بیگانگی اجتماعی
https://jrd.ut.ac.ir/article_35615.html
https://jrd.ut.ac.ir/article_35615_c5cc7c4ded7a0d94170ccd893049aaa8.pdf
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
توسعه محلی (روستائی-شهری)
2008-8981
2783-0748
5
1
2013
03
21
تحلیل جامعهشناختی عوامل تأثیرگذار بر تمایل کشاورزان به مشارکت در طرحهای یکپارچهسازی اراضی (مورد مطالعه: روستاهای منتخب شهرستان بوکان)
159
182
FA
حسین
میرزایی
استادیار جامعهشناسی، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
hmirzaie2@ut.ac.ir
محمد
کاکهپور
کارشناسی ارشد توسعه روستایی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران
10.22059/jrd.2013.35616
موفقیت طرح یا برنامهای در گرو انجام پژوهشهای متناسب با نوع نگرش، باورهای روستاییان و مشارکت دادن آنان در جریان طرحها است. هدف مقاله حاضر نیز یافتن و تحلیل عوامل مؤثری است که بر تمایل کشاورزان به مشارکت در طرحهای یکپارچهسازی اراضی، تأثیر منفی یا مثبت میگذارد. در تحقق یا عدم تحقق طرحهای مذکور، عوامل مهمی از جمله عوامل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، فنی و اجرایی مؤثرند؛ از این رو، میتوان گفت که یکپارچهسازی اراضی، بیش از آنکه کاری فنی و فیزیکی و حتی اقتصادی باشد، کاری فرهنگی، اجتماعی و حتی روانی است. در پژوهش حاضر، با استفاده از نظریههای مکتب نوسازی (راجرز، لرنر)، روانشناسان اجتماعی (سیمن و لوین) و توسعه مشارکتی (ساموئل موشی) و با رویکرد کمی، برای نیل به اهداف پژوهش تلاش شده است. جامعه آماری پژوهش، سه روستای شهرستان بوکان است که طرحهای یکپارچهسازی اراضی در آن اجرا شده است. از میان 241 بهرهبردار، تعداد 120 نفر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شده و با استفاده از تکنیک پرسشنامه اطلاعات جمعآوری گردیده است. یافتههای استنباطی پژوهش نشان داد که سن، سطح تحصیلات، نوگرایی، و آیندهگرایی متغیرهای معنادار و تأثیرگذار مثبت است و بیگانگی اجتماعی در سه معنای بیقدرتی، انزوا و نارضایتی به عنوان مانع تمایل به مشارکت عمل میکند.
مشارکت,یکپارچهسازیاراضی,توسعه,توسعه روستایی,بوکان
https://jrd.ut.ac.ir/article_35616.html
https://jrd.ut.ac.ir/article_35616_16d0defbe5930fa87262710f8f3238a2.pdf
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
توسعه محلی (روستائی-شهری)
2008-8981
2783-0748
5
1
2013
03
21
مطالعه جامعهشناختی گرایش کارگران مهاجر فصلی به رفتارهای پرخطر در شهر تهران
183
195
FA
ستار
پروین
استادیار استادیار گروه مددکاری اجتماعی، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی
یحیی
علی بابایی
** استادیار جامعهشناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
10.22059/jrd.2013.35617
در پژوهش حاضر، گرایش کارگران مهاجر فصلی به آسیبهای اجتماعی و رفتارهای پرخطر در شهر تهران مورد بررسی قرار گرفته است. چارچوب نظری پژوهش، ترکیبی از نظریههای فشار اجتماعی، بازدارندگی اجتماعی و اکولوژی شهری است. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارگران مهاجر فصلی در شهر تهران است و دادههای پژوهش از طریق روش پیمایش و با استفاده از پرسشنامه محققساخته و نمونهگیری غیراحتمالی سهمیهای احصاء شده است. یافتههای توصیفی پژوهش نشان داد که بیش از نیمی از کارگران مهاجر فصلی، خاستگاه روستایی دارند. بر اساس نتایج استنباطی پژوهش، متغیر از خودبیگانگی اجتماعی با ضریب همبستگی 593/0، قویترین رابطه معنادار را با میزان گرایش کارگران فصلی به رفتارهای پرخطر دارد. نتایج مدل معادلات ساختاری (آموس) نیز نشان داد که سه متغیر احساس فشار اجتماعی در سطح کلان، بازدارندگی اجتماعی و آثار منفی شهرنشینی، 82 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین میکند.
کارگر مهاجر فصلی,رفتارهای پرخطر,فشار اجتماعی,بازدارندگی اجتماعی,بوم شناسی شهری
https://jrd.ut.ac.ir/article_35617.html
https://jrd.ut.ac.ir/article_35617_ecd85c6217e66e52fdee7dffca13272c.pdf