ORIGINAL_ARTICLE
صفحات آغازین
https://jrd.ut.ac.ir/article_85832_39240ee0f5ed8b7a2a65bb535d76f78d.pdf
2021-02-19
ORIGINAL_ARTICLE
شناسایی استراتژی های معیشتی بهره برداران چاه آب کشاورزی و عوامل موثر بر آن در استان خراسان جنوبی
هدف پژوهش حاضر، شناسایی استراتژیهای معیشتی بهرهبرداران چاه آب کشاورزی در استان خراسان جنوبی بود. جامعه آماری تحقیق بهرهبرداران چاه آب کشاورزی در آن استان و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 237 نفر تعیین شد. ابزار تحقیق چکلیست و پرسشنامه بود. اطلاعات خشکسالی از سایت سازمان هواشناسی گردآوری شد. دادههای پیمایش با نرمافزار SPSS24 و دادههای هواشناسی با نرمافزار DIPP تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که ازنظر میزان وابستگی معیشت خانوار به آب چاه کشاورزی سه استراتژی وابستۀ مستقیم، وابستۀ غیر مستقیم و غیر وابسته نسبت به چاه آب در بین بهرهبرداران وجود دارد. در استراتژی اول بهرهبرداران ازنظر میانگین دو متغیر سن و سابقۀ فعالیت کشاورزی از دو گروه دیگر بیشتر و همچنین ازنظر دو متغیر سهم آب کشاورزی تحت مالکیت و تعداد شرکت در کلاس آموزشی از دو گروه دیگر کمتر بودند. میانگین ساعت آب چاه تحت مالکیت و میانگین تعداد دوره آموزشی در بین بهرهبرداران استراتژی غیر وابسته نسبت به دو گروه دیگر بالاتر بود. همچنین بهرهبرداران چاه آب کشاورزی با استراتژی معیشتی وابسته غیر مستقیم ازلحاظ میانگین متغیرهای سن، سابقه بهرهبرداری از چاه آب و سابقۀ فعالیت کشاورزی مابین دو گروه دیگر قرار دارند. همچنین نتایج آزمون همبستگی نشان داد که بین متغیرهای سابقۀ بهرهبرداری از چاه آب کشاورزی، سابقۀ فعالیت کشاورزی، شرکت در کلاسهای آموزشی، میزان ساعت تحت مالکیت بهرهبردار، در دسترس بودن آب کشاورزی، شدت خشکسالی و مدت خشکسالی با شاخص تنوعپذیری معیشت ارتباط مثبت و معنیداری وجود دارد.
https://jrd.ut.ac.ir/article_81394_30b3e4e31c63843fa2fc07fbd1db03af.pdf
2021-02-19
333
359
10.22059/jrd.2021.310858.668583
استراتژی معیشتی
تنوع پذیری معیشتی
بهره برداران چاه آب کشاورزی
خشکسالی
استان خراسان جنوبی
بهمن
خسروی پور
b.khosravipour@asnrukh.ac.ir
1
استاد رشته ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده مهندسی زراعی و و عمران روستایی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان
LEAD_AUTHOR
منصور
غنیان
m_ghanian@yahoo.com
2
استاد رشته ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده مهندسی زراعی و عمران روستایی،دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان
AUTHOR
آزاده
بخشی
azade.bakhshi@yahoo.com
3
دانش آموخته دکترا رشته ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده مهندسی زراعی و عمران روستایی،دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی نقش انواع شبکهها در ماندگاری اقامتی نیروی کار مهاجر در منطقه صنعتی پارس جنوبی
یکی از مفاهیمی که در ادبیات مهاجرت جهت تحلیل جریانها و الگوهای مهاجرتی مورد استفاده قرار میگیرد، مفهوم شبکه است. هدف از این مقاله بررسی نقش و اثرگذاری انواع مختلف شبکهها را در ماندگاری مهاجران در در منطقه عسلویه و کنگان است. مطالعه به لحاظ روش، توصیفی- تحلیلی و به لحاظ اجرا پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسشنامه ساختیافته انجام گرفته است. حجم نمونه شامل 654 نفر نیروی کار مهاجری است که در منطقه عسلویه و کنگان ساکن میباشند. نتایج نشان داد شبکههای خویشاوندی، فامیلی و دوستی در حرکت مهاجران به سمت جامعه مقصد اثرگذاری قابل توجهی دارند و اثرگذاری آنها بعد از مهاجرت در طی زمان کاهش می یابد. این شبکهها در شکل دهی به جریانات مهاجرتی بعدی اثرگذار هستند اما در تعیین میزان مدت ماندگاری مهاجران بویژه مهاجرانی مانند مهاجران نیروی کار که با محیط، شرایط و روابط جدیدی ارتباط پیدا می کنند، اثرگذاری کمتری خواهند داشت. در میان شبکههای قبل از مهاجرت، شبکه فامیلی، اثرگذاری معناداری در ماندگاری مهاجران دارد و از میان شبکههای پس از مهاجرت، شبکههای درون و برون سازمانی تأثیر معناداری بر ماندگاری اقامتی مهاجران در منطقه دارد. همچنین اندازه شبکههای پس از مهاجرت نیز نقش مهمی در مدت زمان ماندن مهاجران دارد، یعنی مهاجران دارای شبکه بزرگتر، مدت زمان بیشتری در منطقه صنعتی پارس جنوبی خواهند ماند. بر اساس نتایج برآمده از تحقیق، بهینه نمودن مقصد به لحاظ امکانات رفاهی، فراهم نمودن امکانات بهداشتی و پزشکی، بهینه نمودن مسکن های سازمانی ماندگاری مهاجران در مناطق صنعتی را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
https://jrd.ut.ac.ir/article_81395_1b6f4bf024494415a954886faf1d3e4c.pdf
2021-02-19
361
385
10.22059/jrd.2021.311061.668586
مهاجرت
شبکههای قبل از مهاجرت
شبکههای پس از مهاجرت
ماندگاری اقامتی
منطقه صنعتی پارس جنوبی
رضا
نوبخت
rznobakht@gmail.com
1
استادیار جمعیت شناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه پیام نور
AUTHOR
رسول
صادقی
rassadeghi@ut.ac.ir
2
دانشیار گروه جمعیتشناسی دانشگاه تهران
AUTHOR
ولی اله
رستمعلی زاده
v.rostamalizadeh@gmail.com
3
استادیار موسسه مطالعات و مدیریت جامع و تخصصی جمعیت کشور
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
راهبردهای مشارکت اجتماعی دانشگاهها در جوامع محلی؛ دیدگاههای ذینفعان داخلی و خارجی
پپژوهش حاضر با هدف شناسایی راهبردهای مشارکت اجتماعی دانشگاهها با جوامع محلی در استان سمنان و دانشگاه سمنان اجرا شده است. رویکرد پژوهش آمیخته(کیفی - کمی) که بخش کیفی آن مبتنی بر نظریه داده بنیاد بوده که فرآیند آن طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی و از طریق مصاحبه عمیق با صاحبنظران و خبرگان در این حوزه، صورت گرفته است. در این راستا با استفاده از رویکرد هدفمند و به کارگیری معیار اشباع نظری و رویکرد در حال ظهور، مصاحبه هایی نیمه ساختار یافته با 13 نفر از ذینفعان داخلی دانشگاه که با بحث مشارکت اجتماعی دانشگاه آشنایی کامل داشتهاند و 16 نفر از ذینفعان خارجی دانشگاه که ارتباط متقابل با دانشگاه داشتهاند، صورت پذیرفته است. بخش کمی نیز مبتنی بر تحلیل عاملی تاییدی بوده و نمونه ای به حجم 385 نفر تعیین گردیده است. نتایج تحلیل دادهها، حاکی از شناسایی 28 مفهوم و کارکرد است که با پالایش بیشتر و حذف موارد تکراری، در نهایت، 20 مفهوم اشباع شده ساخته شد. که در مرحله کدگذاری محوری، در 10 مقوله دسته بندی و در پژوهش حاضر در قالب مدل پارادایمی، عوامل راهبردی مشارکت اجتماعی دانشگاه (تدوین چشم انداز دانشگاهی با توجه به نیاز جامعه محلی، برگزاری کارگاه ها و کنفرانس های علمی، قراردادهای مشترک پژوهشی، نیروی انسانی بومی، نهادینه کردن مشارکت منطقه ای، ایجاد انجمن ها و شرکت های غیر دولتی در جامعه، جهت دهی آموزش و پژوهش به سمت حل مشکلات و رفع نیازهای واقعی استان، نظارت بر انجام فعالیت های پژوهشی، انجام مطالعات جامع در زمینة پتانسیلهای معدنی، تشکیل کارگاه ها برای کشاورزان، رصد اشتغال فارغ التحصیلان، ایجاد و توسعه رشته های جدید با توجه به نیاز استان و منطقه، آموزش شهروندان و فرهنگسازی در خصوص کاهش تولید و تفکیک زبالههای خانگی، باز کردن فضای اجتماعی دانشگاه برای رشد و عرضۀ جوانان، آموزش صنایعدستی استان به زنان خانهدار بهویژه در مناطق محروم، حساسیت برنامههایی در زمینه حفاظت از محیطزیست و بازنگری محتوای آموزشی بر اساس نیاز جامعه) ارائه شده است. همچنین نتایج بخش کمی پژوهش، گویای تایید راهبرد های شناسایی شده بود.
https://jrd.ut.ac.ir/article_81396_70e55949163014060ddcac8148f643a7.pdf
2021-02-19
387
413
10.22059/jrd.2021.313531.668603
دانشگاه
مشارکت اجتماعی
جامعه محلی
شهرستان سمنان
علی اکبر
دولتی
dolatiali662@gmail.com
1
دانشجوی دکتری مدیریت آموزش عالی، گروه علوم تربیتی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
AUTHOR
سید علی
سیادت
s.a.siadat@edu.ui.ac.ir
2
استاد مدیریت آموزشی، گروه علوم تربیتی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
LEAD_AUTHOR
علی اکبر
امین بیدختی
a.aminbeidokhti@semnan.ac.ir
3
استاد مدیریت آموزشی، گروه علوم تربیتی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران
AUTHOR
محمد رضا
نیستانی
m.neyestani@gmail.com
4
استادیار برنامه ریزی آموزشی، گروه علوم تربیتی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تأثیر حضور در فضای زنانه بر حق زنان به شهر با نقش تعدیلگر انگیزه (موردمطالعه: پارکهای بانوان شهر اصفهان)
حق به شهر به عنوان شکل جدیدی از شهروندی تعریف می شود تا همه شهروندان بتوانند بر تولید فضای شهری کنترل و مشارکت داشته باشند. زنان بهعنوان نیمی از جامعه، امکان بهرهمندی برابر از فضاهای شهری را نسبت به مردان ندارند و درنتیجه فضاهای جنسیتی شکل میگیرند بر اساس دیدگاه جنسیتی، می بایست به تسلط روابط قدرت پدرسالارانه در فضاهای شهری نیز توجه نمود تا تمامی ساکنان با تفاوت های هویتی مختلف همچون جنسیت ؛بتوانند از حق مشارکت و حق تصاحب خود نسبت به فضاهای شهری بهرهمند شوند با توجه به اهمیت مسئله هدف مقاله حاضر الگو حضور در فضای زنانه بر حق به شهر زنان با نقش تعدیلگر انگیزه است. حضور در فضای زنانه بهعنوان متغیر مستقل از چهار بعد امنیت، دسترسی، امکان جابهجایی و تحرک، و آشکاری و داشتن صدا تشکیل میشود. حق زنان نسبت به شهر بهعنوان متغیر وابسته و انگیزه بهعنوان متغیر تعدیلگر میباشند. نمونه آماری تحقیق با استفاده از روش مبتنی بر آزمون247 نفر است که بانوان بالای 14سال استفادهکننده از پارکهای بانوان شهر اصفهان را شامل میشود. جمعآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه و تجزیهوتحلیل اطلاعات مدلیابی معادلات ساختاری با نرمافزار smart pls میباشد. نتایج تحقیق نشان داد حضور در فضای زنانه بر حق به شهر زنان تأثیرگذار است و متغیر امنیت و آشکاری و داشتن صدا در حق به شهر زنان نیز معنادار میباشند و متغیر انگیزه بهعنوان تعدیل گر بر رابطه علی حضور در فضای زنانه بر حق به شهر زنان نقش تعدیل گر ندارد.
https://jrd.ut.ac.ir/article_81397_6d506a9d1de64368f3b2183e6cf7f872.pdf
2021-02-19
415
445
10.22059/jrd.2021.313733.668599
فضای شهری
حق به شهر زنان
پارکهای بانوان
شهر اصفهان
مرضیه
صفری
safari.marzieh22@yahoo.com
1
دانشجوی دکتری رشته جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشگاه خوارزمی
LEAD_AUTHOR
علی
شماعی
shamai@khu.ac.ir
2
دانشیار رشته جغرافیا و برنامه ریزی شهری، عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی
AUTHOR
علی
موحد
movahed@khu.ac.ir
3
دانشیار رشته جغرافیا و برنامه ریزی شهری، عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی
AUTHOR
پروانه
شاه حسینی
parvanehsshahhosseini@yahoo.com
4
دانشیار رشته جغرافیا و برنامه ریزی شهری، عضو هیئت علمی توسعه علوم انسانی سمت.
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تبیین عوامل موثر بر ارتقا سطح مردم گرایی در محلات سنتی (مورد مطالعه: محلات استادسرا، چله خانه و پیرسرا شهر رشت)
زندگی معاصر در شهرهای پرجمعیت با کاهش شدید تعاملات اجتماعی میان شهروندان به ویژه در روابط همسایگی مواجه گشته است. در حالی که در گذشته در محلات سنتی همواره زندگی جریان داشته و اهالی در کنار هم مانند اعضای یک خانواده زندگی می کردند. استفاده از واژه های مردم گریز و مردم گرا اولین بار توسط اسموند مطرح گردید، بعدها نظریه پردازان دیگر نیز از مفاهیم مشترک مردم گرایی سخن به میان آورده اند. هدف پژوهش حاضر دستیابی به مولفه هایی از فضای شهری که بر میزان مردم گرایی محلات سنتی شهر رشت موثرند، می باشد. روش تحقیق پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی و بر اساس جمع آوری اطلاعات به روش اسنادی و پیمایشی میدانی است. همچنین ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ای مشتمل بر 50 پرسش مرتبط با متغیرهای پژوهش می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از مدل ساختاری تحلیل عاملی تاییدی و روش برآورد حداقل مربعات جزئی با استفاده از نرم افزارهای SPSS و SMART PLS3 بهره گرفته شد. ساکنین محلات سنتی شهر رشت جامعه آماری و ساکنین محلات استادسرا، چله خانه و پیرسرا نمونه آماری در نظر گرفته شده اند. داده های پژوهش نیز از 265 نفر از ساکنین محلات مذکور جمع آوری گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان داده که به ترتیب معیارهای دلبستگی اجتماعی تجمع پذیری، زیبایی و دلپذیری، همه شمول بودن، خوانایی، پیش بینی و خلق رویدادهای اجتماعی و هندسه و ابعاد فضا بر ارتقا سطح مردم گرایی محلات سنتی استادسرا، چله خانه و پیرسرا در شهر رشت موثر می باشند.
https://jrd.ut.ac.ir/article_81398_5de90a82d6ab0d5b421225276c32d57d.pdf
2021-02-19
447
471
10.22059/jrd.2021.318310.668626
اجتماع پذیری
مردم گرایی
محله
محلات سنتی
شهر رشت
شیوا
فولادی
fooladi.sh71@yahoo.com
1
کارشناس ارشد برنامه ریزی شهری دانشگاه گیلان
AUTHOR
علی اکبر
سالاری پور
salaripour@guilan.ac.ir
2
استادیار گروه شهرسازی، دانشکده معماری و هنر، دانشگاه گیلان
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
پیدایش جمعیت معترض: از جنبشهای شهری تا جنبشهای فراگیر
در سه دهه اخیر، جنبشهای اجتماعی متعددی در ایران ظهور کرده است. این مقاله بدنبال بررسی این ظهور و گسترش جنبشها در جامعه ایران معاصر است. ما با چارچوب نظری ترکیبی، برگرفته از نظریههای جنبشهای جدید اجتماعی و همطرازی فریمها، و به روش اسنادی سه بعد مهم هر یک جنبشهای اجتماعی را بررسی کردهایم: تضاد اجتماعی، کنشگران، و مطالبات. این جنبشها علاوه بر تضادهایشان، بر مبنای دامنه دربرگیرندگی در دو دسته جنبشهای فراگیر و جنبشهای محدود دستهبندی شدهاند. جنبشهای شهری، معلمان و کارگران به دلیل دامنه دربرگیرندگی محدود به خودشان در ردیف جنبشهای محدود، و جنبشهای اصلاحات، زنان، دانشجویی، و جنبش دیماه 1396 به عنوان جنبشهای فراگیر در نظر گرفته شدهاند. یافتههانشان میدهد، تضادهای متعدد و متنوعی بستر ظهور جنبشهای اجتماعی در سه دهه اخیر بودهاند. این تضادها شامل نحوه ارائه خدمات شهری، سیاستگذاری اقتصادی، رویههای اجتماعی، و شیوه حکمرانی میشود. کنشگران این رخدادها، چه در جنبشهای محدود و چه در جنبشهای دربرگیرنده، متکثر بوده و از جای جای جامعه ایرانی برآمدهاند. مطالبات این جنبشهای اجتماعی بهرغم پراکندگی، حول عدالت اجتماعی، بهبود سیاستگذاریها و حکمرانی مطلوب قابل دستهبندی هستند. ما نتیجه گرفتهایم که این ظهور پر تعداد جنبشهای اجتماعی نتیجه تضادهای حلنشده در بخشهای مختلف جامعه ایرانی است. مختصات تکینه جنبشها، بویژه تضادها و کنشگران متکثر و برآمده از اغلب بخشهای جامعه، بیانگر پدیدارشدن «جمعیت معترض» در ایران معاصر است. جمعیت معترض نیروی بیشکل/پرشکل اجتماعی جدیدی است که در سرتاسر جامعه بدنبال تغییر اجتماعی با مطالبه مشخصِ برقراری عدالت اجتماعی و برابری است.
https://jrd.ut.ac.ir/article_81399_872092a2117adf1f53d14a1025ad09a3.pdf
2021-02-19
473
499
10.22059/jrd.2021.318727.668628
جنبش اجتماعی
جمعیت معترض
جنبشهای شهری
مشهد
اسلامشهر
تغییر اجتماعی
عدالت اجتماعی
تقی
آزاد ارمکی
tazad@ut.ac.ir
1
استاد گروه جامعه شناسی، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
AUTHOR
حمیدرضا
جلایی پور
jalaeipour@ut.ac.ir
2
دانشیار گروه جامعه شناسی دانشگاه تهران
AUTHOR
علی
حاجلی
ali.hajli@ut.ac.ir
3
دانشجوی دکتری جامعه شناسی پردیس البرز دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
اولویت بندی معیارها و شاخص های زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و فنی بوم گردی روستایی با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره
بومگردی از اهرمهای اصلی توسعه زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی و از جمله رویکردهای ضروری در فرآیند نیل به توسعه پایدار و جلوگیری از هدر رفت وقت و سرمایه در جهان است که همواره از دیدگاههای گوناگون مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این پژوهش تعیین و اولویتبندی معیارها و شاخصهای بومگردی روستایی با استفاده از نظرات 44 نفر از خِبرگان و کارشناسان متخصص در این حوزه بوده است. در این پژوهش، از تکنیک دلفی بهمنظور شناسایی معیارها و شاخصهای زیستمحیطی، اقتصادی، اجتماعی و فنی حائز اهمیت در بومگردی روستایی، از تکنیک تصمیمگیری چندمعیاره Entropy و TOPSIS به منظور محاسبه وزن و اولویت آنها استفاده شده است. تجزیه و تحلیل یافتههای این پژوهش با استفاده از تکنیک دلفی، 54 شاخص و 4 معیار را از جنبههای زیستمحیطی، اقتصادی، اجتماعی و فنی برای بومگردی روستایی شناسایی و بومیسازی نموده است. نتایج وزندهی معیارها از طریق تکنیک Entropy نشان داد که معیار زیستمحیطی، اقتصادی، اجتماعی و فنی به ترتیب وزنهای (2501/0)، (2726/0)، (2496/0) و (2276/0) را به خود اختصاص دادهاند. نتایج اولویتبندی معیارها با تکنیک TOPSIS نیز نشان داد معیارهای فنی و اقتصادی اولویت بالاتری را در قیاس با سایر معیارها در بومگردی روستایی دارند. همچنین یافتههای پژوهش نشان داد از جنبه زیستمحیطی، اقتصادی، اجتماعی و فنی به ترتیب شاخصهای وجود فضای سبز، جنگل، مرتع...؛ شکوفایی اقتصاد روستاها با توسعه و رونق بازارهای محلی روستایی؛ سبک معماری و صنایع دستی، نوع پوشش لباس و غذاها و وجود اماکن و جاذبههای مذهبی، تاریخی، باستانی، زیارتی... نسبت به سایر شاخصها اولویت اول را به خود اختصاص دادند. نتیجه بررسیهای بعمل آمده نشان میدهد که بومگردی روستایی بدلیل قابلیتهای خاص خود میتواند سبب جذب گردشگران داخلی و خارجی و پیشرفت زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی در آینده شود. لذا، پیشنهاد میگردد معیارها و شاخصهای بومیسازی شده بومگردی روستایی در این مطالعه در برنامههای مدیریتی مورد توجه قرار گیرد و سازمان ذیربط جهت اجرای پروژههای بومگردی روستایی این معیارها و شاخصهای انتخاب شده را مد نظر قرار دهند.
https://jrd.ut.ac.ir/article_81400_0a2c0efa2785eb0f2ede1547bb5d3579.pdf
2021-02-19
501
527
10.22059/jrd.2021.320342.668634
بوم گردی روستایی
معیارها و شاخص ها
خبرگان و متخصصان
اِنتروپی
تاپسیس
حسن
جلیلی اصل
jalilihasan1436@gmail.com
1
دانشجوی کارشناسی ارشد جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی ساری
LEAD_AUTHOR
اصغر
فلاح
fallaha2007@yahoo.com
2
استاد، گروه جنگلداری دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی ساری
AUTHOR
جعفر
اولادی
oladi123@yahoo.com
3
دانشیار، گروه جنگلداری دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی ساری
AUTHOR
ساره
حسینی
sareh.hosseini65@gmail.com
4
دکتری جنگلداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی ساری
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
توسعۀ اجتماع محور؛ ویژگی ها و الزامات (مورد مطالعه: مجتمع شیلات پالنگان، کردستان)
هدف اصلیِ پژوهش حاضر مطالعۀ جامعه شناختیِ طرح های توسعۀ اجتماعمحور به منظور درکِ ویژگیها و الزامات آنهاست. روش پژوهش، کیفی و مبتنی بر نظریۀ زمینه ای است که فرایند آن در سه مرحلۀ کدگذاریِ باز، محوری و انتخابی انجام شده است. دراین راستا با استفاده از نمونهگیری هدفمند و به کارگیریِ معیار اشباع نظری، مصاحبههایی نیمه ساختاریافته با 25 نفر شاملِ: افراد اجتماع محلیِ پالنگان، پرورش دهندگان ماهی، مطلعین محلی و کارمندانِ نهادهای دولتیِ مرتبط با طرح پرورش ماهی، صورت گرفت. نتایج تحلیل دادهها طیِ سه مرحلۀ کدگذاری، حاکی از شناساییِ 305 مفهوم است که با پالایش بیشتر و حذف مواردتکراری، درنهایت، 276 مفهوم ساخته شد و در مرحلۀ کدگذاریِ محوری، در 43 مقوله دستهبندی شد. این مقولات در پژوهش حاضر در قالب مدل پارادایمی شاملِ: شرایط علّی(پتانسیلهای طبیعی و فرهنگی)، پدیدۀ محوری (شکلگیریِ توسعۀ اجتماع محور)، شرایط زمینه ای (اجتماع محلیِ پالنگان، میزان، شدت و دوره زمانی)، عوامل مداخلهگر(عوامل آموزشی، عوامل دولتی، عوامل نهادی، عوامل اقتصادی و عوامل جغرافیایی)، راهبردها( اقتصادی، سیاستی، تحقیقاتی، آموزشی، ترویجی، نظارتی، مدیریتی، حمایتی، بهداشتی، اجتماعی و فرهنگی)، و پیامدها(رونقِ گردشگری، افزایشِ روحیۀ مدارا، الگوگیری از رفتار گردشگران، مشاغل جدید، افزایش قیمت مسکن، افزایش آلودگی، تغییر سبک زندگی، تغییر سبک مصرف، پویاییِ اجتماعی، احیای برخی سنتها، کاهش رغبت نسبت به مشاغل سنتی، آسیب های اجتماعی، بهبود نسبیِ درآمد، توسعۀ باغداری و شکلگیریِ تضاد منافع)، ارائه شد و در مرحلۀ کدگذاریِ گزینشی، با داستان روایتی ، مقولۀ محوری به سایر مقولهها ارتباط داده شد و الگویِ توسعۀ اجتماع محور، پدیدار شد.
https://jrd.ut.ac.ir/article_81401_829125eabc0d4470896b658defc73a73.pdf
2021-02-19
529
555
10.22059/jrd.2021.321782.668643
توسعۀ اجتماع محور
توسعۀ محلی
پرورش ماهی
گردشگریِ روستایی
پالنگان
سعید
منظری
manzari.saeid@gmail.com
1
دانشجوی دکتری گروه توسعه و سیاست گذاری اجتماعی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران، ایران
LEAD_AUTHOR
سید احمد
فیروز آبادی
ahmad.firouzabadi2@gmail.com
2
دانشیار گروه توسعه و سیاست گذاری اجتماعی، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تحلیلی بر متغیرهای کلیدی مؤثر بر تشدید وضعیت بیماری واگیردار کووید 19 بر جغرافیای سلامت در سکونتگاه های روستایی (مورد مطالعه: روستای فهلیان -شهرستان ممسنی)
علیرغم تفاوتهای اساسی بین کشورهای در حال توسعه و توسعهیافته، موضوعات اصلی در بهداشت روستاها در سراسر جهان یکسان است. دسترسی مهمترین مسئله بهداشت روستایی است. حتی در کشورهایی که اکثریت جمعیت در مناطق روستایی زندگی میکنند، منابع در شهرها متمرکز شده است. همه کشورها از نظر حمل و نقل و ارتباطات مشکل دارند و همه آنها با چالش کمبود پزشک و سایر متخصصان بهداشت در مناطق روستایی و دور افتاده روبرو هستند. در حالی که هنوز تأثیر منفی قابل توجهی از این مشکل در روستاها ندیدهایم، اما این نگرانی رو به رشد با توجه به اینکه نزدیک به 26٪ جمعیت کشور ایران در مناطق روستایی زندگی میکنند و دسترسی متفاوتی را نسبت به جوامع شهری به مراقبتهای بهداشتی تجربه میکنند وجود دارد. در نظر گرفتن عوامل دخیل در تابآوری اجتماعی این جوامع در پاسخ به بیماری COVID-19 و بیماریهای واگیردار در آینده بسیار مهم است با توجه به اینکه همهگیریهای بزرگ و محلی به طور یکسان بر سرنوشت ملل و پیشرفت تمدن تأثیر گذاشته و امپراتوریها را تعیین کرده و و باعث میشود عفونتها بازیگران تاریخ درام بشریت باشند. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از حیث روشپیمایشی در سطح اکتشافی و مبتنی بر رویکرد آیندهپژوهی صورت گرفتهاست. در این پژوهش پیشرانهای کلیدی موثر بر جغرافیای سلامت در روستای فهلیان از توابع شهرستان ممسنی از طریق متنکاوی در اسناد معتبر داخلی و خارجی و نظر گروه خبرگان، بررسی شده است. سپس با برگزاری جلسة دلفی مشترک خبرگان، تأثیر پیشرانهای شناساییشده بر هم سنجیده شده و موردبحث قرار گرفته اســت. آنگاه از طریق نرمافزار «میکمک» جایگاه هر پیشران بررسی شد. نتایج حاکی از آنست که پیشرانهای رژیم غذایی نامناسب، کمبود درآمد، فقر، ضعف امکانات بهداشتی، توانایی جبران خسارت، سبک زندگی، مدیریت ناکارآمد روستایی، تورم و ضعف سیستم حمل و نقل عمومی به عنوان نیروهای کلیدی موثر بر جغرفیای سلامت روستای فهلیان توسط کارشناسان مشخص شده که در شیوع بیماریهای واگیردار در آینده این روستا موثر میباشند.
https://jrd.ut.ac.ir/article_81402_675f8f2b38330e9a012ac273e40ce47f.pdf
2021-02-19
557
585
10.22059/jrd.2021.314066.668605
مطالعات آینده پژوهی
رویکرد ساختاری
پیشران های کلیدی
بیماریهای واگیردار و کووید ـ 19
روستای فهلیان
علی
شمس الدینی
ali.shamsoddini@yahoo.com
1
استادیار گروه جغرافیا و برنامه ریزی روستایی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت
AUTHOR
محمد رضا
امیری فهلیانی
amiri_reza1388@yahoo.com
2
دانش آموخته دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری دانشگاه شهید چمران اهواز
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تحلیل ادراک جامعۀ محلی از روستای خوب (مورد مطالعه: روستای ورس)
روستای خوب از مفاهیم و اهداف محوری برنامهریزی توسعهی روستایی محسوب میشود. با این وجود مدلسازی ویژگیهای روستای خوب در سکونتگاه روستایی، نیازمند بررسی و اولویتقرادادن تجربهها، فهم، ادراک و نیازهای عینی و ذهنی جامعهی محلی است. هدف پژوهش حاضر درک و تفسیر ویژگیهای یک روستای خوب از منظر ساکنین مناطق روستایی میباشد. بدین منظور روستای ورس، واقع در دهستان حصارخروانِ بخش محمدیه از توابع شهرستان البرزِ استان قزوین به عنوان مورد مطالعه انتخاب گردید تا سوال کلیدی «درک جامعه محلی از روستای خوب چیست؟» مورد بررسی قرار گیرد. تکنیک مصاحبهی عمیق برای شرکتکنندگان ردهی سنی بزرگسال و تصویر ذهنی و ابزار نقاشی برای شرکت کنندگان ردهی سنی کودک و نوجوان مورد استفاده قرار گرفت تا داده های ویژگیهای روستای خوب از منظر آنها جمع آوری شود. تمامی توضیحات شرکت کنندگان در باره نقاشی روستای خوب به همراه مصاحبه های عمیق ضبط و سپس به متن تبدیل و با روش تحلیل محتوایی در سه مرحلهی کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تحلیل و مقولهبندی قرار گرفتند. برآیند این مسیر، اکتشاف 69 مفهوم و 20 مقولهی اصلی و ارائه چارچوب مفهومی روستای خوب از دیدگاه جامعهی محلی روستای ورس بود. در گفتمان جامعهی محلی مطالعه شده، دسترسی به آب کشاورزی در همهی فصول سال، مشارکت جامعهی محلی در طرحهای توسعهی روستا، فعالسازی فرصتهای اشتغال برای روستاییان، حفظ آثار فرهنگی و طبیعی روستا، رضایت از درآمد، بومیگرایی، باور به ارزشهای دینی، بهرهمندی از محیط اکولوژیک مناسب، معماری بومی، برخورداری روستا از امکانات رفاهی، جمعگرایی، بهرهمندی از دانش رسمی مهارت در روستا، نبودن تعارض بین دولت و مردم، بنیان خانواده، وجود ظرفیتهای توسعهی اشتغال، انسجام اجتماعی، بهرهمندی از سلامتی جسم و روان، پیوستگی تعامل شهر و روستا، محیط زیست مناسب و شبکه حمل و نقل مناسب از خصایص یک روستای خوب است.
https://jrd.ut.ac.ir/article_81403_af9df83a4f6b149c863ccf6d3ef2453a.pdf
2021-02-19
587
618
10.22059/jrd.2021.322702.668647
برنامه ریزی توسعۀ روستایی
ادراک جامعۀ محلی
روستای خوب
روستای ورس
شیرین
عزیزی کلوسفروشی
shirin.azizi1987@gmail.com
1
کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامه ریزی روستایی، گروه جغرافیای انسانی، دانشکده علوم جغرافیایی، دانشگاه خوارزمی
AUTHOR
فرهاد
عزیزپور
azizpourf@yahoo.com
2
دانشیار جغرافیا و برنامهریزی روستایی، گروه جغرافیای انسانی، دانشکده علوم جغرافیایی، دانشگاه خوارزمی
LEAD_AUTHOR
اصغر
طهماسبی
desertcontrol@yahoo.com
3
استادیار جغرافیا و برنامه ریزی روستایی، گروه جغرافیای انسانی، دانشکده علوم جغرافیایی، دانشگاه خوارزمی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بازسازی و توسعۀ محلی پس از سوانح: برخی چالشها در مناطق زلزله زدۀ استان کرمانشاه
در این مقاله، برخی چالش های مهم بازسازی مناطق زلزله زدۀ استان کرمانشاه تحلیل می شود. تأکید مقاله بر مستندسازی دیدگاه های ساکنان مناطق زلزله زده و مسئوالن بازسازی است. صرفِ نظر از بررسی گزارش های نهادهای فعال در منطقه و آمارهای مربوط به بازسازی، فعالیت های میدانی شامل مشاهده های مستمر، مصاحبه های نیمه ساختاریافته و بحث های متمرکز با گروه های مختلف جمعیتی در دو شهرستان سرپل ذهاب و ثالث باباجانی (چند محلۀ شهری و 14 روستا) در چند مقطع زمانی و مراحل گوناگون فرایند بازسازی (از اسفند 1969 تا فروردین 1962) انجام شده است. یافته ها حاکی از بروز شماری از چالش ها به دلیل عدم درس آموزی از گذشته و نداشتن برنامۀ مشخص برای بازسازی است. برخی از مهم ترین آن ها عبارتنداز: ساختار ناکارآمد ارتباط میان مسئوالن و ساکنان و آگاهی ناقص به رهبران از فرایند بازسازی و دریافت تسهیالت، مشارکت ناکافی ساکنان، فقدان سازوکار مشخص برای مدیریت و توزیع کمک های مردمی و شکل گیری فرهنگ توقع و انتظار در کنار کم توجهی به بازسازی روانی و توانمندسازی اجتماعی و اقتصادی. بالا رفتن اجاره بهای مسکن، افزایش هزینه های ساخت وساز و عدم کفاف وام های بازسازی مسکن، خلف وعدۀ برخی از پیمانکاران، دسترسی ناکافی به مهندسان ناظر و نیز تداوم کانکس نشینی و عدم تمایل به بازگشت به خانه از دیگر مشکلات بازسازی هستند. از اینرو، باوجود تلاش ها و صرف هزینه های زیاد از سوی نهادهای بخش عمومی، نارضایتی ها در میان بهره بران دیده می شود
https://jrd.ut.ac.ir/article_81404_cb365b6c4c3e3757f56e2e108e6f6c43.pdf
2021-02-19
619
642
10.22059/jrd.2021.320564.668639
بازسازی پس از سانحه
ساختوساز مسکن
توانمندسازی اجتماعی-اقتصادی
توسعۀ محلی
زلزله
کرمانشاه
پویا
علاءالدینی
palaedini@ut.ac.ir
1
دانشیار گروه توسعه و سیاست گذاری اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
AUTHOR
زهرا
فرضی زاده
farzizade@ut.ac.ir
2
استادیار گروه توسعه و سیاستگذاری اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
خیام
عزیزی مهر
khazizimehr@ut.ac.ir
3
استادیار گروه آموزشی توسعه و سیاستگذاری اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
AUTHOR
نسیم
یگانه
nasim_ygn@yahoo.com
4
مشاور آزاد برنامهریزی شهری و منطقهای
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
شناسایی موانع مشارکت مردم در مدیریت شهری تهران: یک تحلیل محتوای کیفی
مشارکت کردن در مدیریت شهری،موجب افزایش ادراک شهروندان از مسائل خود و نیازهایشان میشود و به ایجاد یک جامعه بهتر کمک میکند.اما،مشارکت اشخاص حقیقی و حقوقی در اداره امور شهر با موانع اداری،تاریخی،اجتماعی و فرهنگی روبرو است.براین اساس،پژوهش حاضر با هدف شناسایی موانع مشارکت شهروندان تهرانی انجام شد.پس از مروری بر منابع و تدوین چارچوبی مفهومی درباره مشارکت در مدیریت شهری،دادهها با استفاده از روش کیفی و مصاحبههای نیمهساختاریافته با مشارکت 4 گروه از افراد شامل اعضای سابق و فعلی شورای شهر تهران،مدیران ارشد شهرداری تهران،اعضای هیئت علمی دانشگاهها و کارشناسان شورای شهر گردآوری شدند.نمونهگیری نظری و هدفمند برای انتخاب نمونهها استفاده گردید و معیار پایان نمونهگیری اشباع نظری بود که بعد از مصاحبه با 30 نفر بدست آمد.دادهها با تکنیک تحلیل محتوای کیفی و با کمک نرمافزار MAXQDA-12 کدگذاری و تحلیل شدند.نتایج تحلیل دادههای کیفی نشان داد 3 مقوله اصلی و 7 زیرمقوله به عنوان موانع مشارکت در مدیریت شهری وجود دارند که عبارتند از بافت شهر (ساختار شهری، ضعف محلهمحوری)،چالشهای مدیریت کلان شهری(مدیریت ناکارآمد،تضاد منافع)،موانع سیاسی - قانونی(رویکرد منفی به مشارکت،سیاستزدگی،ضعف قانون).بهطور کلی،در صورت فراهم بودن بسترهای مشارکت با افزایش سطح تحصیلات شهرنشینان،افزایش نفوذ رسانهها و غیره میتوان شاهد حضور فعال ساکنین شهر در مدیریت شهری بود.
https://jrd.ut.ac.ir/article_81405_c4ee47e26fd5f778bb98756c352c5c15.pdf
2021-02-19
643
655
10.22059/jrd.2021.319833.668632
مشارکت
مدیریت شهری
شهرداری
مطالعه کیفی
ایران
سید حمید
ابطحی
hamid.abtahi64@yahoo.com
1
کارشناس ارشد برنامه ریزی توسعه منطقه ای
LEAD_AUTHOR
ملیحه
شیانی
mshiani@ut.ac.ir
2
دانشیار گروه توسعه و سیاست گذاری اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
AUTHOR